کد مطلب:188939 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:213

آشنایی با فنون
انا نحن نتوارث الكمال. باقر العلوم علیه السلام «ما برتری ها را ارث می بریم».

در زمان هشام برتری های باقر العلوم علیه السلام زبان زد خاص و عام بود. این موضوع سبب بغض و كینه توزی هشام شده بود. هشام كه بغض عترت در سینه وی موج می زد، هماره در صدد آسیب رساندن به موقعیت اجتماعی باقر العلوم علیه السلام بود و به همین منظور حضرت را به شام، پایتخت رنگین و ننگین خویش فرا خواند. شرح بیشتر چگونگی فراخوانی و نحوه ی ورود امام بر هشام خواهد آمد. در این راستا اكنون یك اقدام هشام مورد توجه است.

در این فراخوانی برای آسیب رساندن به شخصیت اجتماعی امام، سه روز حضرت و همراهان را به حضور نپذیرفت. آن گاه دستور داد مجلس بزم آراستند. سران قبایل، هواداران حكومت به ویژه بنی امیه در مجلس حاضر شدند. در این مجلس برای تحقیر باقر العلوم علیه السلام پیش بینی كرده بود كه مسابقه تیراندازی دایر كنند.

امام صادق علیه السلام در این باره چنین اظهار می دارد: هنگامی كه همراه پدرم وارد مجلس شدیم، هشام فریاد كشید، اعلام كرد یا محمد، با بزرگان قوم خویش مسابقه تیراندازی برگزار كن. باقر العلوم علیه السلام فرمود، من سنم بالا رفته است. مرا از این كار معاف بدار، هشام سوگند یاد كرد؛ به خدایی كه ما را به دین و پیامبرش عزیز كرد! معاف نمی دارم!

در این هنگام اشاره كرد به یكی از بزرگان بنی امیه كه قوس و كمان خود را به دست باقر العلوم علیه السلام دهد. وی نیز چنین كرد. آن گاه امام تیری در وسط كمان نهاد، هدف را نشانه گرفت، درست وسط خال (سیبل) زد.



[ صفحه 74]



دومین تیر را در كمال نهاده، دوباره هدف گرفت، تیر دوم به گونه دقیق هدف گرفت كه تیر اول را از وسط نصف كرد. امام تیراندازی را ادامه داد تا نه تیر؛ هر كدام را به وسط تیر قبلی هدف قرار گرفتند. هدف گیری كه برای هیچ تیراندازی در دنیا سابقه نداشت!

هشام كه عظمت كمال امام را در حضور حاضران دید، در حضور سران از موج بغض و كینه مضطرب و حیران شد. آن گونه كه ناخودآگاه بر برتری های عترت در حضور حاضران اعتراف كرد. گفت تو ماهرترین تیرانداز هستی، آن گاه از كردار خویش شرمنده و سرافكنده گردید. وی گفت تا همانند تو در میان قریش است، قریش بر تمام عرب و عجم برتری دارد و سیادت و آقایی می نماید، یا محمد لا تزال العرب و العجم تسودها قریش مادام فیها مثلك.

آن گاه رو كرد به امام و پرسید این مهارت در تیراندازی را در نزد چه كسی فرا گرفته ای. آیا جعفر هم همانند تو تیراندازی می داند، امام در پاسخ وی گفت: ما كمال را به ارث می بریم، انا نحن نتوارث الكمال.

آن گاه طاغوت زمان گفت، ما نیز فرزندان عبد مناف می باشیم. نسب ما و شما یكی است، چگونه این كمالات نصیب ما نشده است. امام پاسخ داد، آری ما هم از نسل عبد مناف هستیم، لیكن خدای سبحان از اسرار خویش و دانش ویژه خویش ما را آن گونه بهره مند ساخته است كه هیچ كس را بهره نداده است، نحن كذلك ولكن الله اختصنا من مكنون سره و خالص علمه بما لم یخص به احدا غیرنا [1] .



[ صفحه 75]



آری این گونه امام وارث كمال است. این گونه امام با تیراندازی حیرت آفرید! و طاغی زمان را شرمنده كردارش نمود و این گونه فرزند فاطمه (س) در هر فضیلت از فضایل انسانی برترین است.


[1] دلايل الامامه، ص 234.